در انتظار ظهور

ساخت وبلاگ
http://s1.picofile.com/file/7632996876/%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85_%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C.jpg

با یادت ای امام عشق به یاد حماسه می رویم...
به یاد روزهای عشق و حماسه...
گام های تو هنوز به ما استواری می دهد...
هنوز آموزش اطاعت ولایت می دهد...
وما هنوز پشتیبان ولایت فقیه هستیم..

در انتظار ظهور...
ما را در سایت در انتظار ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیاوش derakhsheshesetareh بازدید : 233 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1391 ساعت: 0:02


کن است این پرسش پیش آید که این پل ارتباطى را چگونه و با چه عملى مى توان برقرار کرد. در پاسخ به این پرسش به چند مورد اشاره مى کنیم.

1- دعا براى سلامتى و ظهور حضرت (عج)

- در مواقع دعا و بعد از نماز و نیز در وقتى که به یاد امام علیه السلام مى افتیم، براى سلامتى حضرت و مخصوصاً براى فرج آن امام دعا کنیم در یکى از توقیعاتى  ، که به دست محمد بن عثمان نایب خاص دوّم امام زمان در غیبت صغرى رسید آمده است: براى تعجیل فرج بسیار دعا کنید زیرا فرج شما نیز در سایه فرج امام زمان انجام مى گیرد. « منتهى الآمال به نقل از احتجاج طبرسى »

در اینکه چگونه دعاى فرج موجب گشایش کار مردم مى شود، دو احتمال در میان است: اوّل، دعا موجب تعجیل ظهور مى شود و بدین وسیله در کار مردم گشایش مى آفریند؛ دوّم، دعا براى  فرج ، موجب مى شود که امام زمان (عج) نیز براى آدمى دعا کند و بدین وسیله گره از کار او بگشاید.( فرهنگ شیعه137دعا براى ظهور ص : 137)

قابل توجّه است که امامان معصوم ما نیز براى فرج قائم آل محمد دعا مى کردند.

و امام هشتم علیه السلام امر مى فرمودند به دعا کردن از براى حضرت صاحب الامر به این طریق  اللَّهُمَ ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّک وَخَلیفَتِک وَحُجَّتِک عَلى  خَلْقِک وَلِسانِک الْمُعَبِّرِ عَنْک النَّاطِقِ بِحِکمَتِک... امِتْ بِهِ الْجُورَ وَاظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ وَزَیِّنْ بِطُولِ بَقائِهِ الْارضَ، تا آخر دعا. « این دعا در اواخر مفاتیح الجنان آمده است.»

و نیز محدّث قمى در صفحات آخر مفاتیح دعاى دیگرى از سید بن طاووس نقل نموده که در زمان غیبت خوانده شود و سید بن طاووس توصیه مى کند که از مزایاى این دعا غفلت نکنید که ما این دعا را از فضل الهى شناختیم. ابتداى آن دعا این است:

«اللَّهُمَ عَرِفَّنِی  نَفْسَک فَانَّک انْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَک لَمْ اعْرِفْ رَسُولَک اللَّهُمَ عَرِّفْنِی رَسُولَک فَانَّک انْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَک لَمْ اعْرِفْ حُجَّتَک اللَّهُمَ عَرِّفْنِی حُجّتَک فَانَّک انْ  لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَتَک ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی اللَّهُمَ لاتُمِتْنِی مِیتَةً جاهِلِیةً ...» ؛ و امّا دعاى جامع و کوتاهى که مى توان هر شب و روزى لب هاى خود را به آن مترنّم سازیم و با دعا براى ولى نعمت خودمان و امام زمان مان ارتباطى بین خود و امام عصر برقرار کنیم، این دعاى معروف است:

اللَّهُمَ کنْ لِوَلِیّک الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُک عَلَیهِ وَعَلى  آبائِهِ فِی هذِهِ السَّاعَة وَفِی کلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلِیلًا وَعَیْناً حَتّى  تُسْکنَهُ ارْضَک طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیها طَویلًا « محدث قمى این دعا را در ضمن اعمال شب 23 ماه مبارک از بعضى معصومین در مفاتیح الجنان نقل مى کند »

2- صدقه دادن از طرف امام علیه السلام

- گاهى از طرف حضرت، صدقه بدهیم، چنان که براى سلامتى خود و خانواده خود صدقه مى دهیم و بدین وسیله از برخى امراض و حوادث ناگوار در امان مى مانیم.

چه کسى عزیزتر و گرانقدرتر از وجود حضرت بقیة اللَّه اعظم (اروحنا فداه) است؟ کمترین اثر این صدقات آن است که محبت و علاقه ما را به ساحت مقدس امام آشکار مى کند.

نقل شده که پیر زنى با مختصر کلافى که در دست داشت به سوى بازار رفت براى خرید یوسف به او گفتند: بعضى یوسف را با مبلغ هاى گزاف خریدارند و نوبت به آن ها نمى رسد، شما با این مختصر کلاف چه مى گوئید؟ پیر زن جواب داد: مى دانم یوسف را به من نمى دهند امّا با این کار خود ثابت مى کنم که من هم از علاقه مندان و مشتریان یوسف مى باشم.

هرکس به زبانى سخن از حمد تو گوید

بلبل به غزل خوانى و قمرى به ترانه

 

3- انجام برخى عبادات به نیابت از حضرت  

- در زمانى که به یکى از مشاهد مشرفه و اماکن مقدّسه مى رویم، لا اقل یک نوبت به نیابت از طرف امام عصر به زیارت آن امام، داخل حرم شویم و اگر به مکه  مشرف هستیم از طرف آن بزرگوار یک عمره و یا لا اقل یک طواف انجام دهیم، بعضى از صاحبان ایمان و عاشقان امام زمان فردى را اجیر مى کنند که از طرف حضرت مهدى عجل اللَّه فرجه الشریف به حج برود و مناسک را تماماً انجام دهد. این کارها که گاهى کوچک به نظر مى آید، ارتباط روحى و باطنى ما را با امام عصر برقرار مى سازد.( دوازده گفتار درباره حضرت مهدى ع، ص: 198)

4-اظهار علاقه به وجود مقدس امام زمان

شیعیان در زمان غیبت امام زمان (عج) باید به نحوى علاقه و شور و عشق خود را به محضر امام علیه السلام ثابت کنند. عالم و فقیه بزرگوار حضرت آیت اللَّه میلانى که یکى از مراجع  تقلید در عصر خود و مورد علاقه بزرگانى از قبیل علامه طباطبائى و دیگران بوده در برقرارى ارتباط بین شیعیان و امام زمان در جلسه درس اخلاق خطاب به طلاب علوم دینیّه فرمودند: لازم و واجب است بر شما که در شبانه روز لا اقل چند دقیقه با امام خودتان سخن بگوئید و با او خواسته ها و مشکلات خود را مطرح کنید و براى او دعا کنید و از این طریق ما وظیفه غلامى و سربازى خود را ادا نموده و ابراز علاقه به ساحت مقدسش نموده ایم، او هم قطعاً به وظیفه بزرگوارى و آقائى خودش آگاه است.

دلبرا گر بنوازى به نگاهى مارا

خوشتر از آن که دَهى منصب شاهى ما را

به من بى سر و پا گوشه چشمى بنما

که محال است جز این گوشه پناهى مارا

به دلِ تار من اى چشمه خورشید بتاب

نبود بدتر از این روز سیاهى مارا

از ازل در دل من تخم محبت کشتند

نبود بهتر از این بذر گیاهى ما را

گرچه از پیش گه خاطر عاطر دوریم

هم مگر یاد کند لطف تو گاهى مارا (1)

خیلى مناسب است که بعد از نماز صبح، دعائى را که در مفاتیح بعد از دعاى ندبه نقل شده به عنوان ابراز ادب و سلام به پیشگاه امام زمان بخوانیم. آن دعا این گونه آغاز مى شود: اللَّهُمَ بَلِّغْ مُولاىَ صاحِبَ الزَّمانِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ عَنْ جَمِیعِ الْمُۆمِنِینَ وَالْمُۆمِنات ....» (همان)

5- با اعمال زشت خود امام زمان را نیازاریم

البته نباید تصور کنیم به صرف اینکه در دل خود احساس علاقه نسبت به برقراری ارتباط با حضرتش را حس کردیم گمان کنیم که راه هموار شده و مراد به زودی حاصل خواهد شدبلکه باید در این راه نهایت تلاش و کوشش را کرد تا رضایت خاطر آن حضرت را به دست آورد چرا که قلب مبارک ایشان بارها و بارها از دست ما و اعمالمان شکسته است و باید در صدد جبران گذشته باشیم .

یکی از روحانیان مى فرمودند: شبى در عالم رۆیا حضرت صدیقه کبرى علیها السلام را دیدم، به من فرمودند:

دلى شکسته تر از من در آن زمانه نبود

در این زمان دل فرزند من شکسته تر است

 گرچه ناراحتى هاى حضرت مهدى علیه السلام علل مختلفى دارد همچون سلطه ظالمین بر عدّه اى ضعیف و بى پناه، شیوع انواع گناه ها و معاصى در جوامع بشرى و فرا نرسیدن زمان فرج و...، امّا یک علت ناراحتى حضرت که مى توان گفت قلب ایشان را در فشار قرار مى دهد این است که دوستان و کسانى که عشق و علاقه به ائمه اطهار و به خصوص به ولىّ اللَّه اعظم دارند، چرا باید آلودگى به گناه و یا بى اعتنائى به واجبات داشته باشند؟!

پس مهم ترین و اولین قدم برای برقراری ارتباط با حضرت انجام واجبات الهی و پرهیز از محرمات است و بعد گام های بعد را برداشت تا إن شاء الله تلاش ما مورد عنایت حضرتش قرار گیرد .(همان ص201)

 


 منبع : کتاب دوازده گفتار درباره حضرت مهدى عج

کتاب فرهنگ شیعه

در انتظار ظهور...
ما را در سایت در انتظار ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیاوش derakhsheshesetareh بازدید : 239 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1391 ساعت: 0:02



در انتظار ظهور...
ما را در سایت در انتظار ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیاوش derakhsheshesetareh بازدید : 238 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1391 ساعت: 0:02

 

* سرش توی کار خودش بود. آرام و تنها، یک گوشه می نشست. کمتر با بچه ها بازی می کرد خیلی لاغر بود مادر نگران بود. بچه چهار ساله که نباید این همه آرام باشد. بعدها فهمیدند که قلبش ناراحت است. عملش کردند.

* می خواست برود قم یا نجف درس طلبگی بخواند. حتی توی خانه صدایش می کردند "آشیخ احمد" ولی نرفت . می گفت: "کار بابا تو مغازه زیاده"

* هم دانشگاه می رفت هم کار می کرد. در یک شرکت تاسیساتی. اوایل کارش بود که گفت: " برای ماموریت باید بروم خرم آباد". خبر آوردند دستگیر شده با دو نفر دیگر اعلامیه پخش می کردند. آن دو تا زن و بچه داشتند احمد همه چیز را به گردن گرفته بود تا آنها را خلاص کند.

* رزمنده حسابی خسته بود و از بی خوابی گلایه می کرد. حاج احمد او را تا سینه کش خاکریز بالا برد و جایی را در روبرو، در آسمان سمت غروب نشان داد و گفت: "ببینم بسیجی! می دانی آنجا کجاست؟ آنجا انتهای افق است، من و تو باید این پرچم خودمان را آنجا بزنیم، در انتهای افق... هر وقت آنجا رسیدی و پرچم خود را کوبیدی، بعد بگیر بخواب، ولی تا آن وقت، نه!"

* ترکش خمپاره حاج احمد را به شدت زخمی کرده بود. بچه ها به زور او را به بیمارستان صحرایی بردند. کار به اتاق عمل و جراحی افتاد. نمی گذاشت بی هوشش کنند. می گفت می ترسم موقع به هوش آمدن اطلاعات نظام و عملیات را لو بدم. بی هوشش نکردند، همانطور عمل شد.

* رفت لبنان... راستی راستی هم دیگر برنگشت. سال ۶۱ بود که رفت...و مفقود ماند تا امروز.

در انتظار ظهور...
ما را در سایت در انتظار ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیاوش derakhsheshesetareh بازدید : 233 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1391 ساعت: 0:02


 
[تصویر: artifice_039.gif] [تصویر: artifice_039.gif]سر خوش آن عیدی که آن بانی نور
از کنار کعبه بنماید ظهور
قلب ها را مهر هم عهدی زند
از حرم بانگ اناالمهدی زند

سالروز آغاز ولايت و امامت وزعامت آخرين سحاب رحمت و يگانه ذريه ذخيره دودمان آل طاها،
حضرت مهـدي مـوعـود (عج) بر منتظران و چشم انتظــاران ظهــور تبريك و تهنيت باد.

http://s1.picofile.com/file/7627229565/eyd.jpg

مهديا!
جانها، شورانگيز از ياد دلرباي توست. شقايق هاي شادي بشر، در شبستان شيدايي تو مي كاود
و شايسته ترين بندگان خدا، شب ها و روزها، شرط تداوم حيات خويش را در آويختن به شاخه طوباي
محبت تو مي دانند.

در انتظار ظهور...
ما را در سایت در انتظار ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیاوش derakhsheshesetareh بازدید : 212 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1391 ساعت: 0:02

به همت ستاد بازسازي عتبات عاليات و عوامل كارگاه ساخت ضريح جديد و توليت آستان مقدس امام حسين عليه السلام با راه اندازي كارگاه جابجايي ضريح مطهر(ع) علميات تعويض ضريح جديد آغاز شد.
به گزارش مشرق به نقل از پايگاه اطلاع رساني حج وابسته به بعثه مقام معظم رهبري، اين عمليات با حلول ماه ربيع الاول به مدت 45 روز آغاز شد.




در انتظار ظهور...
ما را در سایت در انتظار ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیاوش derakhsheshesetareh بازدید : 237 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1391 ساعت: 0:02


http://s3.picofile.com/file/7627194301/7441_925.jpg
ای امامان غریب خفته در سامرا
روزی به دستان مهدی فاطمه انتقام شما را از آل ابوسفیان و
وهابیت خبیث و کثیف خواهیم گرفت
به امید آن روز اللهم عجل لولیک الفرج

در انتظار ظهور...
ما را در سایت در انتظار ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیاوش derakhsheshesetareh بازدید : 239 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1391 ساعت: 0:02

وضعيت فکري و اعتقادي مردم در عصر حکومت امام زمان (ع)

در اين بخش از سخن پيرامون وضعيت فکري و اعتقادي مردم دوران حکومت امام زمان مطالبي را تقديم مي دارم .
معتقد هستيم هنگامي که امام زمان (ع) ظهور کند و حکومتش را پابرجا نمايد جامع بشري از جهات مختلف به بهترين وضعيت خودش مي رسد و از نظر دين ، اخلاق ، تفکر و انديشه ، آگاهي ، امنيت ، عدالت ، اقتصاد ، عمران و آبادي در بهترين شرايط خودش قرار مي گيرد که در طول عمر دنيا نظيري براي آن نبوده است . اما در آغاز اين بحث راجع به وضعيت فکري و ديني مردم عصر امام زمان (ع) و چگونگي تفکر جامعه عصر حکومت امام زمان (ع) مطالبي را مطرح مي کنم .

بازگشت مردم به اسلام واقعي

از روايات نتيجه مي گيريم که از زمان بعثت پيغمبر اکرم ( ص) تا زمان ظهور امام زمان(ع) به دليل دوران زيادي که پيش آمده است ، بسياري ازسنت هاي الهي و ديني متروک مي شود و بسياري از بدعت ها در جامعه ديني به نام دين رايج مي شود ، وقتي که امام زمان (ع) ظهور کرد همه ي اين بدعت ها را بر مي چيند و همه ي سنت هاي فراموش شده و منزوي شده را احيا مي کند . مي فرمايند :« قيل لا يترک بدعه الا ازالها و لا سنه الا احياها » ؛ (1) بدعت و نوآوري و چيزي که جزو دين نبوده و به نام دين در ميان مردم رايج کرده اند و آداب و رسوم غلطي که تحت عنوان دين و افکار و آداب ديني در جامعه رايج کرده اند همه را بر مي دارد و سنت نبوي (ص) را که در گذشت زمان توسط دشمنان منزوي شده يا از بين رفته ، همه را احيا مي کند و به گونه اي مي شود که بعضي ها گمان مي کنند آنچه که امام زمان (ع) مي گويد دين جديد است و دين اصلي اسلام نيست .
تعبير روايات اين است که مي گويد : « يأتي بدين جديد ؛ با دين جديد و تازه مي آيد.».
آيا نعوذبالله ؛ ديني که امام زمان (ع) در جامعه ها حاکم مي کند دين اسلام و دين پيغمبر اسلام (ص) نيست ؟
خير ، مفهومش اين است ؛ از بس که جامعه ، از سنت الهي فاصله مي گيرد که تقريبا با اسلام راستين بيگانه مي شود ، ولي امام زمان (ع) وقتي سنت اصلي اسلام را به جايگاهش بر مي گرداند بعضي گمان مي کنند که دين جديدي است و در روايات هم به همين خاطر به آن جديد گفته شده است . در روايتي از امام صادق (ع) است که مي فرمايد :« اذا قام القائم (ع) دعا الناس الي الاسلام جديدا و هداهم الي أمر قد دثر وضل عنه الجمهور (1) ؛ وقتي امام زمان (ع) قيام کند مردم را به اسلام تازه دعوت مي کند يعني به اسلام ناب فرا مي خواند و به سنت هاي اسلامي که عموم مردم از آن غافل شدند دعوت مي کند . » در عصر امام زمان (ع) که قوانين و حدود منزوي شده اسلام بايد اجرا شود و اين احکام در ميان جامعه پياده مي شود . امام زمان (ع) مردم را به سوي کارهايي دعوت مي کند و به اموري فرا مي خواند که در جامعه کهنه و فرسوده شده و از بين رفته اند و جمهور امت اسلامي از آن بيگانه شدند ، پس از اين روايت مي توان فهميد و نتيجه گرفت که فاصله بين امت اسلامي و اسلام راستين به قدري زياد مي شود که وقتي امام زمان (ع) آمد و اسلام واقعي را در ميان جامعه اجرا کرد ، به نظر مي رسد چيز تازه و جديدي است و به همين خاطر به امام زمان ، « مهدي » گفته اند : « و انما سمي القائم مهديا لأنه يهدي الي أمر مغفول عنه »؛ (2) به خاطر اين که امام زمان (ع) مردم را به سوي کارهايي دعوت و هدايت مي کند که مردم از آن کارها ، غافل شدند و از آن دستورات بيگانه شدند ، بنابراين يکي از نعمت هايي که در زمان حاکميت امام زمان (ع) تحقق پيدا مي کند حاکميت اسلام واقعي است که در طول تاريخ کم رنگ يا از صحنه ي اجتماعي منزوي شده است.

وضعيت اعتقادي

نکته ديگري که باز درباره ي اعتقادي و ديني مطرح مي کنم اين است که در عصر حکومت امام زمان (ع) همه مسلمان مي شوند ، پيروان آئين هاي ديگر از اهل کتاب يعني يهود و نصاري همه بر مي گردند ودين خدا و اسلام را قبول مي کنند . لکن دين که در آن عصر در دنيا حاکميت دارد و مردم پيرو آن هستند دين اسلام خواهد بود .
به تعبير قرآن کريم :( ليظهره علي الدين کله ) (3) « دين اسلام بر همه ي اديان چيره مي شود و تنها دين حاکم بر جامعه مي شود » .
در کتاب شريف بحارالانوار آمده است که شخصي به نام شهر بن حوشب که در زمان حجاج بن يوسف زندگي مي کرد ، روزي در نزد حجاج بود که حجاج به او گفت : يکي از آيات قرآن مرا خسته کرده ، هر چه روي آن فکر و کار مي کنم آن را نمي فهمم . شهر بن حوشب مي گويد : به او گفتم کدام آيه ؟ حجاج گفت که اين آيه : ( وان من أهل الکتاب الا ليؤمنن به قبل موته ) (4) « هيچ اهل کتابي نيست مگر اين که قبل از مرگش به او ايمان مي آورد و مسلمان مي شود ».من اين را نمي فهمم ، اين همه اهل کتاب با دين مسيحي و يهودي از دنيا مي روند من خودم تجربه کردم بعضي از يهود و نصاري که گردنشان را مي زنند ، دقت مي کنم لب هايشان هيچ تکاني نمي خورد ؛ يعني با همان اعتقاد يهودي مي ميرند ؛ اما اين آيه چه مي گويد ؟
شهر بن حوشب مي گويد : من به حجاج گفتم منظور اين است که قبل از اين که قيامت بر پا بشود حضرت عيسي (ع) به امر پروردگار به زمين هبوط مي کند و بر مي گردد باحضرت مهدي (ع) بيعت مي کند و جزو پيروان او مي شود . در آن زمان است که همه ي اهل کتاب از مسيحي و يهودي يکپارچه به دين اسلام در مي آيند و پيرو اسلام مي شوند و منظور اين نيست که همه ي اهل کتابي که الان زندگي مي کنند به هنگام مردن ، مسلمان از دنيا مي روند . حجاج با تعجب گفت : اين را از چه کسي ياد گرفتي ؟ گفتم: از محمد بن علي - امام باقر (ع) - شنيدم . حجاج با آن دنائت و پستي که داشت ، گفت : مفهوم اين آيه را از سرچشمه صاف و زلالي گرفتي ، درست است . (5)
خوب با اين بيان مي شود نتيجه گرفت که در عصر دولت امام زمان (ع) همه ي اهل کتاب به اسلام در خواهند آمدو پس از آن ، بحث جزيه دادن و مسيحي و يهودي ماندن نيست ، ممکن است يک عده مقاومت کنند و اسلام نياورند و بجنگند تا کشته شوند اما عده اي بر مي گردند و به دين اسلام روي مي آورند و پيرو مکتب اسلام و تابع حکومت امام زمان خواهند شد ؛ بنابراين در عصر امام زمان (عج) تنها ديني که همه ي مردم پيرو آن خواهند بود ، اسلام است .

تکامل عقلي جامعه بشري

نکته بعدي درباره ي تکامل عقلي جامعه بشري در آن عصر است . معتقديم زماني که امام زمان (ع) ظهور کند بستر جامعه براي ترقي و رشد عقلي بشر آماده مي شود ، عوامل و موانعي که باعث استضعاف عقلي و فکري جامعه است از بين مي رود و در نتيجه ، همه اين فرصت را پيدا مي کنند که از نعمات الهي برخوردار شوند و از عوامل رشد دهنده ي عقل استفاده کنند .
حکومت امام زمان (ع) در حقيقت به عنوان نعمت الهي است که بستر را براي اين امر مهم ؛ يعني تکامل عقلي و فکري بشر فراهم مي کند .
در اين باب از قول امام باقر (ع) روايت شده :« اذا قام قائمنا وضع يده علي رئوس العباد فجمع بها عقولهم و کملت بها أحلامهم ؛ (6) هنگامي که امام زمان (ع) ظهور کند دست خود را بر سر همه ي بندگان خود مي کشد .»
حالا از اين که امام عصر (ع) دست خود را بر سر همه ي مردم مي کشد قطعا منظور دست امام عصر (ع) به معني دست مادي مثل دست بشر نيست بلکه همانند مفهوم يدالله فوق ايديهم است يعني همه ي عواملي که خداوند در جامعه بشري جهت خدمتگزاري ، هدايت و رشد بشر قرار داده ، همه به منزله دست خدا هستند که بر سر بشر کشيده مي شود .

دست خدا

وجود امام زمان (ع) به منزله دست خداست که بر بشريت حاکم مي شود و بشر را از نظر عقلي کامل مي کند و به اين وسيله رحمت خدا بر سر عباد و بندگان خدا کشيده مي شود و عقل ها و افکار و انديشه هاي بشر کامل مي شود ؛ يعني بشر در آن روز به حد اعلاي کمال خويش مي رسد يعني همان چيزي که خداوند ، ابوالبشر را خلق کرد و او را اسماء ياد داد . بندگان خدا در زمان ظهور امام زمان (ع) به آگاهي کامل خواهند رسيد ، افکار و انديشه شان از پراکندگي و تشتت به وحدت مي گرايد . از سرچشمه زلال و صاف الهي سيراب مي شوند . از نظر افکار و انديشه و عقل به حد اعلاي درجه خود مي رسد .
امام باقر (ع) فرمود :« و تؤتون الحکمه في زمانه حتي أن المرأه لتقضي في بيتها بکتاب الله تعالي وسنه رسول الله (ص) ؛ (7) به خاطر توسعه فهم و آگاهي عمومي ، حتي زن ها در خانه هايشان بر اساس کتلاب خدا و سنت رسول خدا (ص) داوري مي کنند ».
در روايت ديگري از قول امام صادق (ع) است که مي فرمايد :« العلم سبعه و عشرون حرفا فجميع ما جاءت به الرسل حرفان فلم يعرف الناس حتي اليوم غير الحرفين فاذا قام قائمنا أخرج الخمسه و العشرين حرفا فبثها في الناس وضم اليها الحرفين حتي يبعثها سبعه و عشرين حرفا » ؛ (8) علم بيست و هفت حرف ، شاخه ، شعبه يا موضوع دارد و تمام 124 هزار پيامبر از زمان آدم تا زمان پيغمبر خاتم (ص) که آمدند ، دو حرف از اين 27 حرف را توانستند شکوفا کنند ، يعين دو قسمت از اين 27 قسمت علوم را توانستند براي مردم در جامعه باز کنند ، 25 قسمت ديگر از علوم در جامعه شناخته نيست . کسي از اين علوم تا روز ظهور امام زمان (ع) غير از اين دو حرف هيچ چيز نمي داند . امام زمان (ع) که ظهور کند ، 25 حرف ديگر باز مي شود و در جامعه ظهور و بروز پيدا کرده ، گسترش و حاکميت مي يابد. اين همه ابواب علمي که در زمينه هاي مختلف در دنياست و همواره به سرعت در حال سير تکاملي است خدا مي داند که تا زمان ظهور امام عصر (ع) چه مقدار توسعه و تنوع پيدا خواهد کرد که همه به منزله دو حرف از بيست و هفت حرف است و 25 حرف ديگر در عصر دولت امام زمان (ع) باز مي شود ؛ يعني بشر ظرفيت علمي اش به کمال مي رسد ، به آن جايگاه رفيعي که از نظر علمي و معرفتي مي تواند به آن دست يابد مي رسد. تمام مردم ، همه چيز را مي فهمند ؛ وقتي همه چيز را بفهمند مطمئنا همه ي مشکلات هم حل مي شود ، آن هم فهم درست و دقيق و بي غلط و بي اشتباه که از سرچشمه صاف و زلالي که با دست الهي بر سر بندگان خدا کشيده شده ، در وجود انسان ها تبلورپيدا مي کند .
اين وضعيتي است که درباره ي عقايد ، افکار ، انديشه ، عقول ، اديان و علوم در عصر حاکميت امام زمان (ع) در روايات راجع به آن بحث شده ، اميدواريم که خداوند بر ما منت نهد ، ما را در جهت تطبيق خودمان با آنچه که امام زمان (ع) ظهور پيدا مي کند و آن را مي خواهد حاکم کند ، توفيقات لازم را نصيب همه ي ما بفرمايد .
جامعه اي که منتظر ظهور امام زمان است ، جامعه علمي ، جامعه عقلي ، جامعه ديانت و تقوا است ، جامعه آگاهي است ، اين چيزي است که رسالت امام زمان (ع) است . وقتي آمد بايد اين را به کمال برساند . جامعه ي منتظر ظهور امام زمان (ع) در عصر غيبت بايد در همين جهت تلاش کند تا شايستگي و صلاحيت انتظار فرج امام زمان (ع) را پيدا کند ، ان شاءالله .

پی نوشت:

1. چشم انداز حکومت مهدي (عج) ، ص 167.
2. بحارالانوار : 51/30.
3. بحار الانوار : 51/30.
4. سوره توبه ؛ آيه 33.
5. سوره آل عمران ، آيه 199.
6.بحار الانوار : 350/14.
7. بحارالانوار : 328/52.
8. بحار الانوار : 352/52 ؛ سيماي آفتاب ، ص 419.
9. بحارالانوار : 336/52.

منبع:کتاب ذکر نور در حضور مشتاقان ظهور

در انتظار ظهور...
ما را در سایت در انتظار ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیاوش derakhsheshesetareh بازدید : 208 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1391 ساعت: 0:02

پرسشهایی پیرامون عصر ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

نويسنده: پایگاه اطلاع رسانی مهدویت

پرسش: آیا ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)به معنای پایان دوران زندگی و شروع قیامت است ؟ اگر نیست ، پس چرا ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)را آخر الزمان می نامند ؟
پاسخ: اصطلاح «آخر الزمان» در گفتار‌هاي اديان آسماني مطرح شده است و مراد از آن روز پاياني عمر دنيا (معناي لغوي) نيست؛ بلكه مراد از آن دوره زماني خاص است كه به نحوي معناي آخر بودن را دارد. اصطلاح آخر الزمان به سه دوره اطلاق شده است:
1. دوره پيامبر خاتم(صلی الله علیه وآله)كه دوران پيامبر اسلام تا قيامت را شامل مي‌شود. در اين صورت آخر الزمان، يعني، بعد از آن بزرگوار پيامبر و شريعت ديگري نخواهد آمد و دوره آخرين شريعت است.
2. دوره غيبت و سال‌هاي قبل از ظهور؛ آخر الزمان طبق اين معنا پايان دوره ظلم‌ها و فساد‌ها و حكومت‌هاي غير الهي است و با ظهور، همه مظاهر شرك و ظلم و فساد از بين مي‌رود.
3.دوران ظهور؛ يعني زمان تشكيل دولت عدل الهي و اين حاكميت تا آخر عمر دنيا برقرار مي‌ماند و ديگر از بين نمي‌رود.
پرسش: آیا وقتی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)جهان را پر از عدل و داد می کنند با جنگ و خونریزی این کار را انجام می دهند ؟
پاسخ: با توجه به روايات به صورت خلاصه مي‌توان چنين گفت:
وقتي مردم جهان آماده پذيرش حضرت شدند، با ديدن علايم ظهور نگاه‌ها متوجه مكه مي‌شود. حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)با اذن و امر خدا همراه با 313نفر از ياران در مسجد الحرام ظاهر مي‌شوند و با معرفي خود ظهور را اعلام كرده و مردم را به سوي خدا و پيروي از خود دعوت مي‌كند. با اعلام ظهور، ياران ديگر حضرت نيز به طرف مكه حركت مي‌كنند تا اينكه جمعيت ياران به ده هزار نفر مي‌رسد و حضرت خروج مي‌كند. مكه را به تصرف در مي‌آورد و پس از اصلاح امور به طرف مدينه حركت مي‌كند. با تصرف اين شهر و اصلاح امور آن به سمت عراق به راه مي‌افتد. البته در طول حركت ياران ديگري نيز به سپاه حضرت افزوده مي‌شود. در عراق پس از ارشاد و راهنمايي، به جنگ با معاندان و لشكر ظالم سفياني مي‌پردازد كه در نهايت به پيروزي حضرت و كشته شدن سفياني و سپاه او مي‌انجامد. سپس حضرت براي فتح بيت المقدس اقدام مي‌كند. نزول حضرت عيسي(علیه السلام)و نماز خواندن ايشان پشت سر امام مهدي(علیه السلام)باعث مي‌شود افراد زيادي از اهل كتاب به اسلام گرايش پيدا كنند و سر انجام با فرستادن ياران به نقاط مختلف عالم و فتح آن ، پيروزي نهايي براي اسلام رقم مي‌خورد.
بايد توجه داشت حركت حضرت با تبليغ و تبيين حقيقت آغاز مي‌شود. او پيام‌آور صلح و راستي است. او براي نجات مي‌آيد، او رحمت الهي بر بندگان است. او ضد ظلم و شرك و فساد است. لذا ابتدا دعوت به حقيقت مي‌كند و سپس در صورت تقابل و عناد افراد، با آنان مي‌جنگد.
پرسش: اگر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)ظهور کرد و همان زمانی که امام ظهور کرد قیامت نشد ، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)چگونه بین ما زندگی خواهد کرد ؟ آیا همه ما را راهنمایی خواهد کرد ؟
پاسخ: قرار نيست بلافاصله بعد از ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)قيامت بر پا شود تا اين سؤال پيش آيد كه اگر قيامت نشود، حضرت چه خواهد كرد.
طبق روايات وقتي امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)ظهور كرد و ظالمان و ستمكاران را نابود كرد و حكومت عدل و معنويت و امنيت را تشكيل داد اين حكومت ساليان بسيار طولاني ادامه خواهد يافت و مردمان بسياري از اين حكومت و دوران طلايي زندگي بهره‌مند خواهند شد و بعد از آن قيامت خواهد شد؛ يعني، دولت امام مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، آخرين حكومت و دولت خواهد بود. اما نه كوتاه و زودگذر بلكه ابتدا حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)خود حكومت مي‌كند و بعد از يك عمر طبيعي، رحلت مي‌كند، ولي حكومت را امامان ديگر ـ كه زنده شده و به دنيا برگشته‌اند ـ ادامه مي‌دهند و مردم از نعمت حكومت امام معصوم ساليان طولاني استفاده مي‌كنند.
البته ممكن است اين فكر از يك روايت ايجاد شده باشد؛ زيرا احاديث متعددي از پيامبر(صلی الله علیه وآله)وارد شده كه مي‌فرمايد: «حتي اگر يك روز هم از عمر دنيا باقي باشد، خداوند آن روز را به قدري طولاني مي‌كند كه امام زمان ظهور كند».
بايد دقت كرد كه روايت حالت تاكيد و حتمي بودن ظهور را مي‌رساند؛ يعني، مطمئن باشيد كه ظهور واقع مي‌شود، نه اين كه واقعاً يك روز قيام مي‌كند و بعد در همان روز قيامت مي‌شود!! اين كار حكيمانه‌اي نيست كه هزاران سال انتظار همه پيامبران در يك روز 24 ساعته تمام شود.
بنابراين حضرت بعد از ظهور سال‌ها بين مردم زندگي و آنان را هدايت و راهنمايي مي‌كند. مردم نيز تحت تعليم امام، به مراتب بالاي بندگي و انسانيت نایل مي‌شوند.
پرسش: امام صادق (علیه السلام)فرموده اند : در زمان ظهور چندین علم دیگر که انسان آنها را تا آن رمان فرا نگرفته است آشکار می شود ، این چه سودی دارد و آیا این فرموده صحیح است یا نه
پاسخ: امام صادق(علیه السلام)مي فرمايد: «العلم سبعة و عشرون حرفا فجميع ما جاءت به الرسل حرفان فلم يعرف الناس حتي اليوم غير الحرفين فاذا قام القائم اخرج الخمسة و العشرين حرفاً فبثها في الناس و ضم اليها الحرفين حتي يبثها سبعة و عشرين حرفا»؛«علم 27 حرف است و تمام آنچه پيامبران آورده‌اند، دو حرف است و مردم تا امروز جز اين دو حرف را نمي‌دانند و زماني كه قائم قيام كند 25 حرف را خارج مي‌كند و بين مردم منتشر مي‌سازد و آن دو حرف را نيز به آنها ضميمه مي‌كند تا 27 حرف را پخش كند».(بصائر الدرجات، ص117).
بنابراين روايت؛ در زمان ظهور، علم پيشرف فراواني خواهد كرد؛ اما اين كه اين علم چه سودي دارد؛ طبيعي است كه هر سود و رفاه و پيشرفت مادي و معنوي كه نصيب انسان مي‌شود بر پايه علم و آگاهي استوار است. بنابراين مقدمه تمام وعده‌هاي نيكي كه براي دوران ظهور داده شده، پيشرفت علم است. تا زماني كه بالا برود، معنويت و عدالت و امنيت قابل اجرا نخواهد بود. البته بعضي آنها را از نوع علم تجربي مي‌دانند و معتقدند: منظور پيشرفت پزشكي، كشاورزي، فضانوردي و ... است و بعضي آن را علوم الهي و نحوه تقرب و نزديك شدن به خدا مي‌دانند؛ يعني، مردم در زمان حضرت مي‌آموزند چگونه بنده واقعي گردند و در اثر پيشرفت معنوي قادر به هر كاري مي‌شوند(مانند عارفان حقيقي در زمان ما). به هر حال سود علم چيز مخفي نيست كه احتياج به توضيح داشته باشد .
پرسش: با ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف)جهان دچار چه تغيير و تحولاتي خواهد شد؟
پاسخ: مقدمه: هدف از آفرينش مجموعه بزرگ هستي، كمال و نزديكي هر چه بيشتر انسان‌ به منبع همه كمالات يعني خداوند مي‌باشد و نيل به اين آرمان بزرگ نيازمند ابزار و وسايلي است كه حكومت جهاني حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)در پي فراهم آوردن اسباب تقرب به سوي خداوند متعال و برداشتن موانع از اين مسير است.
و با توجه به اين كه انسان موجودي است تركيب يافته از جسم و جان، بنابراين رسيدن به كمال لازمه، همان عدالت است كه ضامن سلامت رشد انسان در سير مادي و معنوي است و اهداف حكومت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)نيز در دو محور رشد معنوي و اجراي عدالت و گسترش آن قابل طرح است.
امام حسين(علیه السلام)مي‌فرمايند: اگر از دنيا جز يك روز باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را طولاني كند تا مردي از فرزندان من قيام كند و زمين را از عدل و داد پر كند پس از آن كه از ستم آكنده شده باشد. اين چنين از پيامبر اكرم(صلی الله علیه وآله)شنيدم.
امام كاظم(علیه السلام)در تفسير آيه شريفه: « اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»(حديد/17) فرموده‌اند: مقصود اين نيست كه زمين را از باران زنده مي‌كند بلكه خداوند مرداني را بر مي‌انگيزد كه عدالت را زنده مي‌كنند پس به سبب جان گرفتن عدل در جامعه، زمين زنده مي‌شود.
اما با توجه به روايات فراواني كه درباره دوران حكومت حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)موجود است، برنامه‌هاي حكومتي حضرت را در سه محور مي‌توان خلاصه كرد:
1. برنامه فرهنگي 2. برنامه اقتصادي؛ 3. برنامه‌هاي اجتماعي.
1. برنامه فرهنگي:
در انجام برنامه فرهنگي، مهمترين محوري اين برنامه عبارتند از:
الف. احياي كتاب و سنت:
امام علي(علیه السلام)مي‌فرمايند: در روزگاري كه هواي نفس حكومت مي‌كند(امام مهدي(علیه السلام)ظهور مي‌كند) و هدايت و رستگاري را جايگزين هواي نفس مي‌سازد و در عصري كه نظر اشخاص بر قرآن مقدم شده، افكار را متوجه قرآن مي‌گرداند و آن را حاكم بر جامعه مي‌سازد.
ب. گسترش معرفت و اخلاق:
امام باقر(علیه السلام)مي‌فرمايد: زماني كه قائم ما قيام مي‌كند دست خود را بر سر بندگان خواهد نهاد و عقل‌هاي ايشان را جمع كرده و اخلاق آنها را به كمال خواهد رساند.
ج. رشد دانش بشر به طور چشمگير و بي سابقه:
امام باقر(علیه السلام)فرموده‌اند: در زمان امام مهدي(علیه السلام)به شما حكمت و دانش داده مي‌شود تا آن جا كه زن در درون خانه‌اش مطابق كتاب خدا و سنت پيامبر قضاوت(رفتار) مي‌كند.
مي‌دانيم كه رفتار صحيح ريشه در علم و دانش گسترده دارد كه اين روايت شريف حكايت از آگاهي و شناخت عميق از آيات قرآن و روايات اهلبيت(علیهم السلام)دارد.
د. مبارزه با بدعت‌ها:
بدعت به معناي داخل كردن انديشه و آراي شخصي در دين و دينداري است. آن چه از تمايلات شخصي و هواهاي نفساني وارد دين شده، حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)با آن مبارزه مي‌كنند.
امام باقر(علیه السلام)مي‌فرمايند: هيچ بدعتي را وا نگذارد مگر اين كه آن را از ريشه بركند و از هيچ سنتي (پيامبر) نمي‌گذرد مگر اين كه آن را برپا خواهد داشت.
2. برنامه‌هاي اقتصادي:
برنامه‌هاي اقتصادي در حكومت حضرت مهدي(علیه السلام)به صورت مطلوبي تدوين شده تا اولا امر توليد سامان يابد و از منابع طبيعي بهره برداي شود و ثانيا ثروت بدست آمده به شكل عادلانه بين همه طبقات توزيع گردد.
موارد اقتصادي دوران حاكميت حضرت:
الف. بهره‌وري از منابع طبيعي:
در زمان حضرت مهدي(علیه السلام)و به بركت حكومت ايشان آسمان سخاوتمندانه مي‌بارد و زمين بي دريغ ثمر مي‌دهد.
امام علي(علیه السلام) فرمودند: و چون قائم ما قيام كند آسمان باران مي‌ريزد و زمين گياه بيرون مي‌آورد.
امام باقر(علیه السلام)فرمودند: تمام گنج‌هاي زمين براي او آشكار مي‌گردد.
ب. توزيع عادلانه ثروت:
از عوامل اقتصاد بيمار، انباشته شدن ثروت در نزد گروه خاصي است. در دوران حكومت عدل مهدوي اموال و ثروت بيت المال به طور مساوي بين مردم تقسيم مي‌شود. امام باقر(علیه السلام)مي‌فرمايند: وقتي قائم خاندان پيامبر قيام كند،(اموال را) به طور مساوي تقسيم مي‌كند و در ميان خلق به عدالت رفتار مي‌كند.
و هم چنين فرمودند: امام مهدي(علیه السلام)ميان مردم به مساوات رفتار مي‌كند به گونه‌اي كه كسي پيدا نشود كه نيازمند زكات باشد.
ج. عمران و آبادي:
در حكومت حضرت مهدي(علیه السلام)توليد و توزيع به گونه‌اي ساماندهي مي‌شود كه همه جا به نعمت و آباداني مي‌رسد.
امام باقر(علیه السلام)مي‌فرمايند: در تمام زمين هيچ ويرانه‌اي نمي‌ماند جز اين كه آباد مي‌گردد.
3. برنامه‌هاي اجتماعي:
در حكومت عدالت گستر حضرت مهدي(علیه السلام)برنامه‌هايي بر اساس تعاليم قرآن و عترت(علیهم السلام)اجرا مي‌شود كه به سبب اجراي آنها محيط زندگي زمينه‌اي براي رشد و تعالي افراد خواهد بود. در اين زمينه روايات فراواني رسيده است. كه به پاره‌اي از آنها اشاره مي‌كنيم.
الف. احياء و گسترش امر به معروف و نهي از منكر:
در حكومت جهاني حضرت مهدي(ع) فريضه بزرگ امر به معروف و نهي از منكر به صورت گسترده به اجرا گذاشته خواهد شد.
امام باقر(ع) مي‌فرمايند: مهدي(علیه السلام)و ياران او، امر به معروف و نهي از منكر مي‌كنند.
ب. مبارزه با فساد و رذائل اخلاقي:
حضرت مهدي(علیه السلام)در عمل به مبارزه با فساد و تباهي و زشتي مي‌پردازد، چنان چه در دعاي شريف ندبه مي‌خوانيم: «اين قاطع حبائل الكذب و الافتراء اين طامس آثار الزيغ و الاهواء ...؛ كجاست آن كه ريسمان‌هاي دروغ و افتراء را ريشه كن خواهد كرد. كجاست آن كه آثار گمراهي و هواي و هوس را نابود خواهد ساخت».
ج. عدالت قضايي:
اوست كه قسط و عدل را در سطح جامعه حاكم مي‌كند و همه عالم را پر از عدالت و دادگري مي‌كند.
امام رضا(علیه السلام)فرمودند: وقتي او قيام كند زمين به نور پروردگارش روشن گردد و آن حضرت ترازوي عدالت را در ميان خلق نهد. پس (چنان عدالت را جاري كند كه) هيچ كس بر ديگري ظلم و ستم روا ندارد.
مناسب است در پايان به يكي از تحولات چشمگير زمان حضرت مهدي(عجل الله تعالی فرجه الشریف)كه همانا بهداشت طبيعت و بهداشت روان است اشاره‌اي گذرا داشته باشيم. زيرا يكي از مشكلات جامعه بيش از ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)وضع تأسف بار بهداشت طبيعت و روان است كه در نتيجه بيماري‌هاي واگير و مشكلات رواني زيادي جامعه بشريت را فرا مي‌گيرد. بيماري‌‌هايي مانند جذام، طاعون، وبا، فلج، سكته، سرطان و صدها بيماري خطرناك ديگر. اين اوضاع دلخراش و دردناك در اثر آلودگي محيط زيست و در نتيجه به كارگيري سلاح‌هاي شيميايي. اتمي و ميكربي پديد مي‌آيد.
امام سجاد(علیه السلام)در اين باره مي‌فرمايند: هنگامي كه قائم(علیه السلام)ما قيام كند خداوند عزوجل بيماري و بلا را از شيعيان ما دور مي‌سازد...
امام صادق(علیه السلام)مي‌فرمايند: هنگامي كه حضرت قائم(علیه السلام)قيام كند خداوند بيماري‌ها را از مؤمنان دور مي‌سازد و تندرستي را به آنان باز مي‌گرداند.
به اميد روزي كه بتوانيم آن دوران نوراني و سراسر معنوي را درك كنيم.
پرسش: با ظهور حضرت مهدي وضعيت اقتصادي مردم چگونه خواهد شد؟
پاسخ: بر اساس روايات با ظهور امام زمان(علیه السلام)و برقراري عدالت، همه انسان‌ها از امكانات و نعمت‌هاي دنيوي بهره‌مند مي‌شوند و فقر از جامعه زدوده مي‌شود. از امام صادق(علیه السلام)نقل شده است: "هنگامي كه قائم ما قيام كند ...، زمين گنج‌هاي خود را بيرون ريخته و آشكار مي‌كند، به گونه‌اي كه مردم با چشم خود آنها را مي‌بينند، و دارندگان زكات سراغ كسي مي‌روند كه نيازمند باشد تا زكاتشان را به او بدهد، ولي كسي يافت نمي‌شود و مردم از [كمك‌هاي ديگران] بي نياز مي‌گردند".(بحار الانوار، ج52، ص337).
پرسش: در زمان حکومت حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، نعمت ها فزونی یافته و مردم به یکدیگر نیکی می کنند و فرائض الهی را به خوبی انجام می دهند ، آیا با توجه به اینکه این خوبی ها از پیش ، پیش بینی شده اند و از ویژگی های حکومت الهی هستند ( یعنی مردم خود هیچ نقشی در به دست آوردن این صفات ندارند ) باز هم مردم بهشتی می شوند یعنی انجام صالحات ثواب دارد ؟
پاسخ: در مورد سيماي ظهور و خوبي‌هاي دوران ظهور بايد گفت: اين زيبايي‌ها به دو دسته تقسيم مي‌شوند: يك قسم بركات و الطاف الهي است مانند فزوني باران و ... قسم دوم عدالت گستري و حركت عمومي مردم به طرف نيكي‌ها.
قسم اول هر چند به ظاهر بدون ارتباط با مردم است؛ ولي اگر به آيات و روايات دقت شود روشن مي‌شود مردم نيز در پيدايش بركات دخالت دارند. خداوند در آيات متعدد بين فزوني نعمت و يا فساد نعمت با اختيار و عملكرد انسان‌ها رابطه برقرار كرده است. در جايي مي‌فرمايد: اگر مردم ايمان بياورند و تقوا را پيشه خود سازند، بركات آسماني و زميني را بر روي آنها مي‌گشاييم(اعراف، 96) و در جايي ديگر مي‌گويد: «ظهر الفساد في البر و البحر بما كسبت ايدي الناس»(روم، 41) چنان چه همين عبارت در دعاي عهد (مفاتيح الجنان، بعد از دعاي ندبه) آمده است كه فساد در خشكي و دريا ظاهر شد به واسطه آن چه انسان انجام داده است.
قسم دوم كاملاً با چگونگي و منش زندگي انسان در ارتباط است، بدين معني كه اولاً مردم خواهان عدالت و كمال هستند، و ثانياً امكان اين امر فراهم مي‌شود. يعني در دوران ظهور حقايق به درستي براي مردم تبيين مي‌شود و در آن روزگار غول‌هاي تبليغات و رسانه‌اي مطالب را وارونه و دلخواه خود تغيير نمي‌دهند، مانعي بر سر راه رساندن پيام حضرت به مردم نخواهد بود، زمينه‌هاي كفر و شرك و مناديان انحراف از بين مي‌روند، به بركت حضور حضرت عقل‌ها رشد يافته و تكامل مي‌يابند. در اين روزگار مردم خود خوبي را مي‌خواهند و به آن عمل مي‌كنند.
بايد توجه داشت انسان‌هاي دوران ظهور همانند انسان‌ها در دوران غيبت داراي اختيارند. آنان خود بايد نيكي را بخواهند و بدان عمل كنند تا سزاوار دريافت پاداش الهي شده و به بهشت روند، انسان مجبور نه لايق پاداش است و نه مستحق مجازات و كيفر.
بله در دوران ظهور به بركت حضور و حكومت الهي حضرت، زمينه مناسبي براي حركت عمومي جامعه به طرف نيكي‌ها است و عموم مردم در جاده صلاح و رستگاري گام برمي‌دارند. البته اين كه سخن از اجراي عدالت فراگير است خود نشانه آن است كه ممكن است فردي دچار خطا و انحراف بشود؛ ولي اگر رفتار او منجر به تجاوز به حقوق ديگران شد فوراً عدالت در مورد او اجرا شده و مجازات مي‌شود.
پرسش: سرنوشت شيطان در ظهور چگونه است؟
پاسخ: در قرآن مجيد از شيطان نقل ميکند که پس از اينکه به دليل سجده نکردن بر انسان و تمرد از دستور الهي، رانده شد، به خداوند عرض کرد: " قالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ"؛"پروردگارا! مرا تا روزي که بر انگيخته خواهند شد مهلت ده"(حجر، 36). شيطان در اين درخواست دو مطلب را از خداوند متعال خواسته است: 1. به او مهلت داده شود، 2. اين مهلت تا قيامت و روز مبعوث شدن بندگان ادامه داشته باشد.
پاسخ حضرت حق تعالي به او چنين است: " قالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ * إِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ؛تو از مهلت يافتگاني، تا روز و وقت معلوم"(حجر، 37و38) خداوند متعال به او مهلت داده است و درخواست اولي او را اجابت کرده است. اما درخواست دوم او او را که خواسته بود تا روز قيامت مهلت داشته باشد اجابت نشده است، بلکه تا روز و وقت معلوم به او مهلت داده شده است. پسرش اين است که " وقت معلوم" چه زماني است؟ در بحار الانوار، ج60 ص221، از امام صادق(علیه السلام) روايتي وارد شده است ابن وهب از امام درباره سرنوشت ابليس در آيه پرسش مي کند که اين روز، چه روز و زماني ااست؟ امام مي فرمايند: "اي وهب! آيا تصور مي کني که آن روز زماني است که خدا در آن روز مردم را مبعوث مي کند؟(چنين نيست) بلکه خداوند ابليس را تا روز قيام قائم ما مهلت مي دهد. در آن زمان حضرت، ابليس را محم مي گيرند و گردن او را مي زند و آن روز، زمان معلوم است."
هدف اصلي انسان سعادت است و سعادت در جامعه بشري با حکومت حضرت مهدي(علیه السلام)حاصل مي شود که در آن زمان زمين پر از عدل و داد مي شود و خبري از کفر و ظلم نيست. در آن زمان، قلبها از وسوسههاي شيطاني پاک ميشود و فساد نابود مي گردد. در اين روز، ابليس که کاري جز وسوسه و به انحراف کشاندن جامعه بشري ندارد، به عنوان اصل فساد، گردن زده مي شود پس منظور از کشته شدن ابليس و شيطان به دست حضرت، به قتل رساندن شيطان و پايان مهلتي است که به شيطان داده بود.
البته قتل شيطان و ابليس، به معناي از بين رفتن همه شياطين به ويژه انسانهاي شيطان صفت نيست، زيار تکليف برقرار است و تکليف دائر مدار اختيار خير و شر است و برخي انسانها هستند که نقش شيطان را بر عهده دارند. ضمن اين که نفس اماره نيز اتس. امام رئيس شيطانها را که نقشي اساسي براي انحراف و گناه دارد از بين مي برد.
براي آگاهي بيشتر به تفسير الميزان، ج14، ص167ـ 169 ذيل آيه 38 از سوره مبارکه حجر و ص 184 ذيل بحث روايي آيه مذکور مراجعه شود.
پرسش: ظهور حضرت مهدي براي ناآگاهان نسبت به ايشان چه فايده اي دارد؟ برخورد امام با آنان چگونه خواهد بود؟
پاسخ: امام مهدي(علیه السلام)ابتدا خود را معرفي مي‌كند و آنان را دعوت به تفكر و پذيرش دين حق مي‌كند. ظهور حضرت چون همراه با تبيين درست و منطقي دين اسلام، نزول حضرت عيسي(علیه السلام)، آشكار كردن الواح اصلي تورات، امداد‌هاي غيبي و معجزات است، باعث مي‌شود همه او را بشناسند و كسي نسبت به او و حركتش نا آگاه نباشد. نتيجه اين امور، گرويدن اكثريت قريب به اتفاق مردم به حضرت و پذيرش او مي‌شود. حال، اگر كسي به مخالفت و انكار بپردازد و رو در روي حضرت قرار گيرد و قصد تقابل را داشته باشد، امام مهدي(علیه السلام)با او مي‌جنگد، و سر انجام جنگ نيز چيزي جز هلاكت و نابودي كفار و پيروزي حضرت نيست.
با پيروزي حضرت، همه، از بركات معنوي ظهور بهره مي‌برند چرا كه طبق آيات شريفه قرآن، آينده جهان از آن دين اسلام و حاکميت دين حق است.(توبه، آيه 32و 33) کل زمين در اختيار بندگان صالح قرار مي گيرد(انبياء، 105) و حجت خدا و مؤمنان صالح، به خلافت و حکومت مي رسند. در اين روزگار دين مورد رضايت خدا (اسلام) پا بر جا و برقرار مي‌شود(و احکام و معارف آن در سرتاسر جهان اجرا مي‌گردد.)، امنيت و آرامش کامل برقرار مي گردد و عوامل نا امني و مظاهر ظلم و فساد از بين مي رودو عبادت واقعي (و عبوديت و بندگي حقيقي) به صورت عمومي تحقق مي يابد(نور، آيه 55).
در آن روزگار طلايي، قرآن و نماز و مسجد جايگاه حقيقي خود را پيدا مي‌كنند. تعليم قرآن تبديل به يك فرهنگ عمومي مي‌شود. امام علي(علیه السلام)در روايتي فرموده است: گويا شيعيان خود را مي‌بينم كه در مسجد كوفه، خيمه‌ها زده و قرآن را بدان گونه كه نازل شده به مردم مي‌آموزند.(بحار الانوار، ج 52، ص 364). به اين صورت است كه مسجد مكان تعليم و تربيت ديني مي‌شود و نماز ـ كه اصلي‌ترين نوع عبادت است ـ خالصانه انجام مي‌شود. خداوند در تبيين آن روزگار مي‌فر مايد:" يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً" ؛ "عبادت مي‌كنند مرا و نسبت به من چيزي را شريك قايل نمي‌شوند". در آن دوران زينت‌ها و بناهاي اضافي مسجد از بين مي‌رود تا اين مكان به درستي محل مناجات و عبادت باشد.
زندگي مادي ادامه خواهد داشت؛ زيرا رسيدن به عالم آخرت پس از زندگي در دنيا و حيات مادي است. بهره وري از منافع مادي نيز به بهترين حالت شكل مي‌گيرد و بركات و نعمات آشكار مي‌شود. البته منافع مادي در زمان ظهور دو مشخصه اصلي دارد:
الف. جامعه در آن عصر، فضيلت محور و ارزش مدار خواهد بود، از اين رو از منافع مادي در راستاي حيات معنوي استفاه شده و دنيا ابزار حركت تكاملي و كسب سعادت خواهد بود.
ب. اين منافع مادي به صورت صحيح در اختيار عموم قرار مي‌گيرد و همه از آن بهره مي‌برند و جامعه طبقاتي نخواهد بود.


منبع: www.imammahdi-s.com الف

در انتظار ظهور...
ما را در سایت در انتظار ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیاوش derakhsheshesetareh بازدید : 235 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1391 ساعت: 0:02

مهدی(عجل الله تعال فرجه) و مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه
مهدی(عجل الله تعال فرجه) و مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه
منبع: مرکز مجازی مهدویت (بسوی ظهور)

مقدّمه

در عصری که جهالت مدرن، عالم و آدم را به سراشیب سقوط نزدیک نموده و بی عدالتی، ستم سالاری، معنویت ستیزی، اخلاق گریزی و هزاران فاجعه هولناک دیگر در جهان بیداد‌می کنند و آینده بشر هر روز تاریک تر شده، وحشت و ناامیدی رو به افزایش است، بحث از مهدویت از هر زاویه که انجام شود در حقیقت بحث از نویدها، سعادت ها، شادکامی ها، پیروزی معنویت، اخلاق، عدالت، تقوا، ترسیم آینده درخشان برای بشر و از جمله خواست‌های الهی و انسانی است.بنابراین، بحث و تحقیق درباره حضرت مهدی(علیه السلام) از ضروری ترین و مهم ترین رسالت‌های دین پژوهان در عصر کنونی محسوب‌می شود. و چون نام نهج البلاغه برای همگان، بخصوص نسل پویا و نواندیش و جوان، زیبا و دل انگیز است، طرح بحثی تحت عنوان «مهدی (عج) و مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه» ضروری‌می نماید و برای عاشقان حضرت مهدی (عج) مفید و پرجاذبه خواهد بود.
نوشته حاضر سعی نموده است تا جلوه ای از سیمای پر فروغ حضرت مهدی(عج) را در آینه نهج البلاغه نشان دهد.

مهدویت و استمرار خلافت الهی

از جمله مسائل مهم و اساسی در بحث مهدویت، جریان خلافت الهی است; زیرامسئله خلافت الهی در زمین، که خدای سبحان در قرآن کریم فرمود:(إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً) (بقره: 30)
همچون داستان سفینه نوح و یا کشتی حضرت موسی و خضر(علیهما السلام) و مانند آن ها نیست که یک موضوع شخصی و معینی بوده و سپری شده باشد، بلکه جریان خلافت یک فیض متصل و فوز مستمر است که از اول با اندیشه دوام و انگیزه استمرار طرح شده است، به گونه ای که اصل خلافت از قلمرو نبوّت و رسالت فراتر رفته و به امامت رسیده است. به این دلیل، در بحث مهدویت، جریان استمرار خلافت الهی در زمین از مباحث ظریفی است که نمی توان از کنار آن به سادگی گذشت.
از این رو، در نهج البلاغه در بحث ضرورت حجت در عالم، بر عنصر خلافت الهی در زمین تکیه شده است و حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در کلام مبسوطی در این باره‌می فرماید: «اللّهمَّ بلی، لاتخلوا الارضُ مِن قائم لِلّهِ بحجة، اِمّا ظاهراً مشهوداً و امّا خائفاً مغموراً، لئلا تبطل حججُ اللّهِ و بیّناتُه. و کم ذا؟ و أین اولئکَ؟ اولئک و اللّهِ الاقلّونَ عدداً و الاعظمونَ عِندَاللّهِ قدراً. یحفظُ اللّهُ بِهم حُجَتُه و بیّناته... اولئکَ خلفاءُ اللّهِ فی ارضِه و الدّعاةُ الی دینه. آه! آه! شوقاً الی رؤیتهم.»1 حضرت در این فراز نورانی، که بخشی از کلام مبسوط ایشان است،‌می فرماید: آری خداوندا، زمین هیچ گاه از حجت الهی که برای خدا با برهان روشن قیام کند، خالی نیست، یا آشکار و شناخته شده است، یا بیمناک و پنهان، تا حجت خدا باطل نشود و نشانه هایش از میان نروند، تعدادشان چقدر است؟ و در کجا هستند؟ به خدا سوگند که تعدادشان اندک است، ولی نزد خدا بزرگ مقدارند که خداوند به وسیله آنان، حجت ها و نشانه‌های خود را نگاه‌می دارد... آن ها جانشینان خدا در زمین و دعوت کنندگان مردم به دین خدایند. آه، آه! چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم.
در کلام پربرکت امیرمؤمنان(علیه السلام) بر این نکته تأکید شده که بر اساس سنّت قطعی الهی، زمین از وجود خلیفه خدا و حجت حق خالی نیست، گرچه حجت الهی گاهی آشکار است و همگان حضور او را درک‌می کنند، گاهی شرایط ایجاب‌می کند که از نظرها پنهان بوده و مردم به طور مستقیم از درک محضر او محروم باشند. این نکته همان حقیقتی است که در مکتب اهل بیت(علیهم السلام) مورد عنایت ویژه قرار گرفته است. امام صادق(علیه السلام)‌می فرماید: «لو بقیتِ الارضُ بغیرِ امام لساخت»;2 اگر جهان لحظه ای بدون امام و انسان کامل باشد از هستی ساقط‌می گردد.
امام محمّدباقر(علیه السلام) نیز‌می فرماید: «لو اَنَّ الامامَ رُفِعَ مِن الارضِ لَماجَت بِاَهلِها کَما یَموجُ البحرُ بِاَهله»;3اگر حجت الهی لحظه ای از زمین برداشته شود زمین همانند دریا دچار موج طوفان‌می گردد.
این گونه کلمات ائمّه اطهار(علیهم السلام)، بعدها زمینه مباحث ظریفی را در آثار بزرگان اهل حکمت فراهم نمود. شیخ اشراق با الهام مستقیم و صریح از کلام امیرمؤمنان(علیه السلام) درباره ضرورت انسان کامل در عالم، با اصرار فراوان گفته است: «و لا یخلوالارضُ عن متوغّل فی التألّهِ ابداً، بل قد یکونُ الامامُ المتألّهُ مستولیاً ظاهراً مکشوفاً، و قد یکون خفیّاً، و هو الّذی سمّاهُ الکافّةُ بالقطب، فله الرئاسةُ و اِن کانَ فی غایةِ الخُمول.»4حکیم نام برده در این بیان بر همان نکته ای اصرار ورزیده که در کلام ائمّه هدی(علیهم السلام) بدان عنایت شده است; گفته: هیچ گاه زمین بدون انسان الهی و ربّانی نیست، اگرچه آن پیشوای متألّه گاهی حاضر و آشکار و زمانی از نظرها پنهان است، و او همان کسی است که نوعاً در عرف، از او به قطب یاد‌می شود و او پیشوای همگان است، گرچه در نهایت خاموشی باشد.
از مجموع آنچه گفته شد، بخصوص سخنان امیرمؤمنان(علیه السلام)، به خوبی روشن‌می گردد که وجود حضرت مهدی موعود(علیه السلام) در عالم به عنوان حجت الهی و استمرار خلافت او در زمین ضرورتی انکارناپذیر دارد و جزو حقایق حتمی و قطعی نظام آفرینش است، به ویژه آنکه در روایات یاد شده، جریان ضرورت حجت الهی فراتر از مسائل شرعی و مدیریت اجتماعی مطرح شده و به عنوان نیاز قطعی نظام تکوینی به شمار آمده است; زیرا انسان کامل واسطه فیض الهی در عالم است و عالم و آدم در پرتو او، فیض الهی دریافت‌می کنند.

حضرت مهدی (عج) و عدالت جهانی

بی تردید موضوع تأمین «عدالت» عمومی ترین و شورانگیزترین مسئله در بحث مهدویت است و چون واژه «عدالت» در فرهنگ و اصطلاح نهج البلاغه، بلکه در تمام کلمات علوی بیت الغزل سخنان امیرمؤمنان(علیه السلام) است، از این رو، در بحث مهدویت نیز بر عنصر عدالت تکیه نموده و از پدید آمدن عدالت در ابعاد گوناگون در زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)خبر داده است;‌می فرماید: «و سیأتی غدٌ بما لا تعرفونَ یأخذ الوالی من غیرِها عمّالها علی مساوی اعمالها... فیُریکم کیفَ عدلَ السیّرة»;5 فردایی که شما را از آن هیچ شناختی نیست خواهد آمد، زمام داری که غیر از خاندان حکومت‌های امروزی است، (مهدی) عمّال و کارگزاران حکومت ها را به اعمال بدشان کیفر خواهد داد... بدین روی، روشی عادلانه در حکومت حق به شما‌می نمایاند.
و در جای دیگر‌می فرماید: «الا و مَن ادرکَها منّا یسری فیها بسراج منیر، و یخذوفیها علی مثالِ الصالحین لیحلَّ فیها رِبقاً و یعتقَ رقاً و یصدعُ شُعباً و یشعب صدعاً»;6 بدانید آنکه از ما (مهدی) فتنه‌های آینده را دریابد، با چراغی روشنگر در آن گام‌می نهد و بر همان سیره و روش صالحان (پیامبر و امامان(علیهم السلام)) رفتار‌می کند تا گره ها را بگشاید، بردگان و ملت‌های اسیر را آزاد سازد، جمعیت‌های گم راه و ستمگر را پراکنده و حق جویان را جمع آوری‌می کند.
ابن ابی الحدید، شارح نهج البلاغه، که از علمای بزرگ اهل سنّت است، در ذیل این کلام حضرت‌می گوید: امیرمؤمنان علی(علیه السلام) یادآوری نموده است که مهدی آل محمّد(علیهم السلام) در تاریکی فتنه ها با چراغ روشن ظهور‌می کند و مردم را از بردگی و اسارت رهایی داده و مظلومان ستم دیده را از دست ستمگران نجات‌می دهد.7
در سخنان حضرت سه نکته اساسی به خوبی مورد توجه قرار گرفته اند:
اول. حضرت مهدی(علیه السلام) وقتی در برابر فتنه ها و بی عدالتی‌های اجتماعی قرار‌می گیرد با چراغ پرفروغ حکمت و درایت الهی وارد عمل شده، در پرتو دستورات وحی آسمانی و قرآن کریم، به ایجاد عدالت و خاموش نمودن شعله‌های بی عدالتی‌می پردازد.
دوم. تمام ستم دیدگان عالم توسط حضرت مهدی(علیه السلام) از قید اسارت‌های گوناگون و بی عدالتی رهایی یافته، زندگی همراه با سعادت و شادکامی برای آنان فراهم‌می گردد.
سوم. سیره عملی حضرت مهدی(علیه السلام) همان سیره صالحانی است که حضرت امیرمؤمنان در نهج البلاغه درباره آن ها فرموده: «اللّهمَّ انّک تَعلمُ انَّه لم یکن الّذی کانَ منّا منافسةً فی سلطان و لا التماس شیء مِن فضول الحطام و لیکن لنَرُدَّ المعالمَ من دینکَ و نُظهر الاصلاحَ فی بلادِکَ فیأمَن المظلومونَ مِن عبادِکَ و تُقام المعطَّلةُ مِن حدودِک.»8
در این کلام، بر خطوط کلی روش و عملکرد ائمّه اطهار(علیهم السلام)که حضرت مهدی آخرین پرچمدار آن هاست، توجه داده شده، حضرت‌می فرماید: «خدایا تو‌می دانی آنچه از ناحیه ما (اهل بیت(علیهم السلام)) صورت‌می گیرد برای به دست آوردن قدرت و حکومت و ثروت دنیا نیست، بلکه‌می خواهیم نشانه‌های حق و دین تو را به جایگاه خودش بازگردانیم و در سرزمین تو اصلاح پدید آوریم تا بندگان ستم دیده ات از محرومیت نجات یافته، با امنیت زندگی کنند و قوانین فراموش شده ات بار دیگر اجرا گردند.
بدین سان، معلوم است که از نظر نهج البلاغه، تأمین عدالت در همه ابعاد زندگی بشر، یکی از اهداف بزرگ دولت کریمه حضرت مهدی(علیه السلام) است و جهانیان در سایه حکومت الهی عدل گستر جهانی قائم آل محمّد(علیهم السلام)، از هرگونه ستم و اسارت و بردگی نجات یافته، طعم شیرین عدالت را به خوبی خواهند چشید; چنان که در جای دیگر آمده است: روزی حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در اندیشه بود، شخصی از ایشان سبب تفکرش را جویا شد، حضرت در پاسخ فرمود: «تفکّرتُ فی مولود یکونُ من ظهری، الحادی عشر من وُلدی، و هو المهدی یَملأُها عدلا کما مُلئت جوراً و ظلماً»;9 درباره فرزند یازدهم خود مهدی‌می اندیشم که روزی ظهور خواهد کرد و زمین را از جور و ستم پاک نموده، لبریز عدالت خواهد کرد.

حضرت مهدی(علیه السلام) و آسایش اقتصادی بشر

یکی از رهاوردهای دولت کریمه مهدی موعود(علیه السلام)، که در نهج البلاغه مورد اشاره قرار گرفته، تأمین رفاه و آسایش اقتصادی بشر در زمان حکومت آن حضرت است که از طریق وفور نعمت و برکت‌های زمینی و آسمانی تأمین‌می شود.
امیرمؤمنان(علیه السلام) درباره نعمت‌های زمین در عصر ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)‌می فرماید: «تخرجُ له الارضُ افالیذَ کبدِها و تلقی الیه سلماً مقالیدَها»;10 در زمان ظهور حضرت مهدی، زمین میوه‌های دل خود (معادن طلا و نقره) را برای او بیرون‌می ریزد و کلیدهایش را به او‌می سپارد.
مسئله وفور نعمت و رفاه اقتصادی مردم در زمان حکومت حضرت مهدی(علیه السلام)، حقیقتی است که در روایات فراوان به آن اشاره شده است و از آن میان، پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله)‌می فرماید: «... و تزیدُ المیاهُ فی دولته و تمدُّ الانهارُ و تُضعّفُ الارضُ اُکُلَها و سَتُخرجُ الکنوزُ»;11 در زمان برقراری دولت مهدی، آب ها فراوان‌می گردند و نهرها کشیده‌می شوند، برکات زمین افزایش‌می یابند و گنج ها استخراج‌می گردند.
در همین زمینه، عارف بزرگ سعدالدین حموی نیز بر مسئله آسایش و رفاه اقتصادی مردم در زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) تأکید نموده و گفته است: «صاحب زمان که علم به کمال دارد، تمامت روی زمین را به عدل آراسته گرداند و تمامت گنج‌های روی زمین بر وی ظاهر گردند، هرچند صفت وی کنم از هزار یکی نگفته ام.»12
یکی دیگر از بزرگان اهل معرفت نیز گفته است: «در ایّام حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) مردم روزگار سرسبز و پر طراوتی دارند، رزق و روزی در آن ایّام فراوان‌می شود و مردم در کمال امنیت به عبادت خدای رحمان‌می پردازند.»13

حضرت مهدی(علیه السلام) و اصلاح فکری ـ فرهنگی بشر

گرچه برداشت عمومی از تأمین عدالت در زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام) معمولا عدالت اجتماعی و اصلاح امور اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت‌های جهانی است، اما حقیقت آن است که با ظهور مصلح کل، حضرت مهدی(علیه السلام)، عدالت و اصلاح در تمام شئون هستی پدید‌می آید و پیشه و اندیشه بشری اصلاح‌می گردد و عقل انسان ها در هر دو بعد علمی و عملی تعدیل‌می شود; بدین بیان که اکنون به سبب فاصله گرفتن بشر از معارف وحی، تمام قوای ادراکی و تحریکی او در مرداب افراط و تفریط گرفتار آمده و هر روز که بر جامعه بشری‌می گذرد، مکتب‌های جدیدی در شرق و غرب جهان پدید‌می آیند و طرح ها و الگوهای فکری، فرهنگی و سیاسی گوناگونی را عرضه‌می کنند و نسل‌های بشر را یکی پس از دیگری از مسیر انسانی منحرف کرده، در معرض سقوط فکری، فرهنگی، اخلاقی و اعتقادی قرار‌می دهند. اما با ظهور ذخیره هستی، مهدی موعود(علیه السلام)، همه مکتب‌های غربی و شرقی و مذاهب گوناگون افراطی و تفریطی در هم پیچیده‌می شوند و بشر در سایه احکام و دستورات آسمانی، از گرداب هوا و هوس نجات‌می یابد و فکر و فرهنگ او اصلاح‌می شود.
در این باره، امیرمؤمنان(علیه السلام) در نهج البلاغه‌می فرماید: «یعطفُ الهوی علی الهدی اِذا عَطفُوا الهُدی علی الهَوی، و یعطف الرأی علی القرآنِ اِذا عطفوا القرآنَ علی الرأی... و یُحیی میّت الکتابِ و السّنّةِ»;14 (حضرت مهدی) خواسته ها را تابع هدایت وحی‌می کند، هنگامی که مردم هدایت را تابع هوس‌های خویش قرار داده اند، و در حالی که نظریه‌های گوناگون، خود را بر قرآن تحمیل‌می کنند، او (مهدی) نظریه ها و اندیشه ها را تابع قرآن‌می سازد و کتاب خدا و سنّت پیامبر را زنده‌می گرداند.
ابن ابی الحدید در ذیل این کلام حضرت‌می نویسد: «این سخن امیرمؤمنان اشاره است به امامی که در آخرالزمان خواهد آمد و در روایات فراوان، از آمدن او خبر داده شده و با ظهور او، هدایت قاهره پدید آمده و عمل به رأی و قیاس از میان رفته، برابر قرآن کریم رفتار‌می شود.»15
همچنین در جای دیگری از نهج البلاغه از حضرت مهدی(علیه السلام) به عنوان «یعسوب الدّین» و کسی که مردم اطراف او را همانند ابر متراکم فرا‌می گیرند یاد شده و آمده است: «فاِذا کانَ ذلکَ ضرَبَ یَعسوبُ الدّین بِذنبِه فیجتَمعونَ اِلیه کما یجتمعُ فزعُ الخریف»;16 چون آن گونه شد، پیشوای دین قیام کند، پس مسلمانان پیرامون او همچون ابر پاییزی گرد آیند.

مهدویت یا وراثت حکومت مستضعفان

از مسائل دیگری که در نهج البلاغه درباره جریان مهدویت بدان اشاره شده، این است که ظهور مهدی موعود(علیه السلام) به عنوان وارث حکومت مستضعفان جزء اراده و خواست حتمی الهی است که به طور یقین، روزی تحقق خواهد یافت; زیرا به گفته بعضی از بزرگان اهل حکمت،17 بشر از زمانی که در زمین سکنا گزیده، پیوسته در آرزوی یک زندگی اجتماعی مقرون به سعادت بوده است و به امید رسیدن چنین روزی قدم برمی دارد و اگر این خواسته تحقق خارجی نمی داشت، هرگز چنین آرزو و امیدی در نهاد انسان ها نقش نمی بست; چنان که اگر غذایی نبود گرسنگی نبود، و اگر آبی نبود تشنگی تحقق نمی یافت.
از این رو، به حکم ضرورت، آینده جهان روزی را در بر خواهد داشت که در آن روز، جامعه بشری پر از عدل و داد شود و مردم با صلح و صفا همزیستی نمایند و افراد انسانی غرق فضیلت و کمال شوند، و این آرزو و خواست عمومی به دست مهدی موعود(علیه السلام) تحقق خواهد یافت. از این رو، امیرمؤمنان(علیه السلام)می فرماید: «لَتعطفنَّ الدنیا علینا بعد شماسها، عطفَ الفرَّوس علی ولدها و تلا عقیبَ ذلکَ:(وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ)»;18دنیا پس از سرکشی به ما روی‌می کند; چونان شتر ماده بدخو که به بچه خود مهربان گردد. پس حضرت این آیه را تلاوت نمود که خداوند‌می فرماید: اراده کردیم که بر مستضعفان زمین منّت گذارده، آنان را امامان و وارثان حکومت ها گردانیم.
ابن ابی الحدید ذیل این کلام حضرت‌می نویسد: «به اتفاق شیعه و سنّی، این کلام حضرت علی(علیه السلام) اشاره به ظهور امامی است که در آخرالزمان پدید‌می آید و سراسر زمین را تحت حکومت خویش درمی آورد.»19

پرتوی از سیمای یاران حضرت مهدی(علیه السلام)

یکی از مسائل دیگری که در نهج البلاغه درباره حضرت مهدی(علیه السلام) آمده مسئله یاران و کارگزاران دولت کریمه آن حضرت است. امیرمؤمنان(علیه السلام) از کارگزاران دولت حضرت مهدی(علیه السلام) چنین یاد‌می کند: «ثُمَّ لیشخذنَّ فیها قومٌ شخَذَ القینَ النّصلَ، تجلّی بالتنزیل ابصارهم، و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم و یغبقون کأسَ الحکمةِ بعدالصبوحِ»;20 سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه ها آماده‌می گردند، و چون شمشیرها صیقل‌می خورند، دیده هایشان با قرآن روشنایی‌می گیرند و در گوش هایشان تفسیر قرآن طنین افکنده و در صبحگاهان و شامگاهان جام‌های حکمت سر‌می کشند.
ابن ابی الحدید در ذیل این فراز نورانی کلام حضرت آورده است: وصف این گروه آن است که پرده از جان آنان برداشته شده، معارف الهی در دل هایشان ایجاد‌می شود و درک اسرار باطنی قرآن به آنان الهام‌می گردد و جام حکمت را در هر صبح و شام سر‌می کشند و بدین سان، معارف ربّانی و اسرار الهی همواره بر قلب آنان افاضه‌می گردند و آنان کسانی اند که بین پارسایی و شجاعت و حکمت جمع نموده و سزاوارند که یاور ولی الهی باشند که قرار است بیایند.21
اما در تحلیل این کلام امیرمؤمنان(علیه السلام) به طور خلاصه باید گفت: حضرت به دو ویژگی مهم یاران مهدی موعود(علیه السلام) اشاره نموده است:

الف. ویژگی‌های فرهنگی

چون حضرت مهدی(علیه السلام) برای اجرای عدالت و اصلاح بشر در تمام شئون وجودی آن قیام‌می کند، لازم است کارگزاران دولت کریمه او بدین وصف، که نقش اساسی در پیشبرد اهداف الهی حضرت دارد، مجهّز باشند; زیرا اگر درک معرفت و حکمت نداشته باشند چگونه‌می توانند مسئولیتی بر عهده بگیرند که علم و معرفت در آن اساس کار است; چرا که اصلاح و هدایت بر آگاهی و شناخت استوار است و چون در دوران ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)اصلاح امور در تمام ابعاد فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مانند آن در سایه احیا و ظهور حقیقت اسلام و معارف زلال قرآن کریم تأمین‌می شود، پس مجریان این برنامه بزرگ جهانی نیز باید از از بالاترین معرفت و آگاهی نسبت به رهاورد وحی و حقایق قرآنی برخوردار بوده، جام معرفت و زمزم توحید را عاشقانه سرکشیده، مهذّب و خودساخته باشند تا بتوانند به اصلاح دیگران اقدام کنند; چنان که حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) در روایت دیگری در تبیین سیمای توحیدی و معنوی یاران حضرت مهدی(علیه السلام)‌می فرماید: «ویحاً للطالقانِ، فاِنَّ للّه ـ عزّوجل ـ بها کنوزاً لیست من ذهب ولکن بها رجالٌ مؤمنونَ عَرفوا اللّهَ حقَّ معرفتِه و هم انصار المهدی فی آخرِالزمان»;22 خداوند در سرزمین طالقان گنجینه هایی دارد که از طلا و نقره نیستند، بلکه مردان مؤمن اند که خدا را خوب‌می شناسند و آن ها یاران مهدی در آخرالزمان هستند.
در این حدیث نیز بر معنویت یاران مهدی موعود(علیه السلام) و معرفت و توحید آنان تأکید شده و بزرگ ترین صفت شاخص آنان را ایمان و معرفت حق دانسته است. پس معلوم‌می شود کسانی که‌می خواهند جزو یاران او محسوب شوند (چه توفیق درک حضور پیدا کنند و چه در عصر غیبت آن حضرت در جهت اهداف او حرکت نمایند) اولین قدم و اساسی ترین کارشان باید تحصیل معرفت و حکمت و تهذیب و خودسازی باشد، وگرنه بسیارند کسانی که ادعای پی روی و شاگردی حضرت مهدی(علیه السلام) دارند، اما لکه ننگی هستند بر دامان او! چه بسا گفتار و کردارشان باعث دل سردی مردم از معنویت و اهداف آن حضرت شود.

ب. ویژگی نظامی

نکته دیگر، که در کلام امیرمؤمنان(علیه السلام) در نهج البلاغه در وصف یاران حضرت مهدی(علیه السلام) مورد اشاره قرار گرفته، آن است که یاران آن حضرت برای در هم کوبیدن فتنه ها و اصلاح در تمام ابعاد زندگی بشر همچون شمشیر صیقل زده با صلابت، قدرت و پر حرارت و کوبنده وارد صحنه کارزار‌می شوند; چون سنّت الهی بر آن است که کارها از راه عادی و مجرای معمولی و طبیعی انجام گیرند، گرچه معجزه و کرامت و دعا لازم و مؤثرند و در جای خود اعمال‌می شوند، اما قرار نیست همه کارها از طریق غیرطبیعی انجام شوند. بدین روی در روایات، بر قدرت شمشیر حضرت مهدی(علیه السلام) اصرار شده و در رهاورد بزرگان اهل معرفت نیز از شمشیر حضرت مهدی(علیه السلام) زیاد سخن به میان آمده است.23 این مسئله حکایت از آن دارد که اجرای عدالت و اصلاح جامعه بشری در زمان ظهور حضرت مهدی(علیه السلام)، نیازمند قدرت و توان برتر و بالاتری است و حضرت با یاران پر صلابت و پر تلاش وارد صحنه اصلاح و هدایت بشر‌می شود.
بدین روی، در روایتی از حضرت امیرمؤمنان(علیه السلام) رسیده که یاران حضرت مهدی(علیه السلام) همه جوان و پرطراوت هستند: «اصحابُ المهدی شبابٌ ولا کهلَ فیهم»;24 یاران مهدی همه جوان هستند و پیرمردی در میان آنان نیست.
در روایتی دیگر آمده است: «یک رزمنده از یاران حضرت مهدی(علیه السلام) برابر چهل نفر قدرت دارد و قلب هر کدام از آن ها از کوه آهن سخت تر است و هرگاه در برابر کوه آهن قرار گیرند آن را متلاشی‌می کنند.»25
از این گونه روایات، که تعدادشان نیز فراوان است، به خوبی معلوم‌می شود که یاران حضرت مهدی(علیه السلام) به سلاح علمی و عملی فوق العاده مجهّزند و با حکمت و معرفت و علم و درایت کامل، به اصلاح امور و تعدیل شئون زندگی بشر‌می پردازند. بدین روی، در یک جمله‌می توان گفت: یاران حضرت مهدی(علیه السلام) کسانی اند که خود صالح هستند و به اصلاح دیگران قیام‌می کنند و از این راه، جامعه صالح جهانی پدید آمده و وعده الهی،26 که حکومت و وراثت زمین را از آن صالحان دانسته است، به تحقق خواهد پیوست.

پی‌نوشت‌ها

1ـ نهج البلاغه، حکمت 147.
2و3ـ محمدبن یعقوب کلینى، اصول کافى، بنیاد رسالت، 1364، ج21، ص251، کتاب«الحجة» باب «انّ الارضَ لاتخلوا من حجة».
4ـ شهاب الدین سهروردى، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، حکمة الاشراق، تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، 1373، ج 2، ص 12.
5ـ نهج البلاغه، خطبه 138.
6ـ نهج البلاغه، خطبه 150، بند 3.
7ـ ابن ابى الحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت، داراحیاءالتراث العربى، ج 2، ص 416.
8ـ نهج البلاغه، خطبه 131.
9ـ محمدبن على بابویه قمى، کمال الدین و تمام النعمه، دارالحدیث، 1380، ج 1، ص 286، باب 26،ص 286.
10ـ نهج البلاغه، خطبه 138.
11ـ لطف الله صافى گلپایگانى، منتخب الاثر، قم، مؤسسه حضرت معصومه(علیها السلام)، 1421 ق، فصل 4، باب 3، ص 589.
12ـ عزیزالدین نسفى، انسان کامل، چ چهارم، تهران، کتابخانه طهورى، 1367، فصل 6، ص 320، رساله نبوت و ولایت.
13ـ عبدالکریم جبلى، الانسان الکامل فى معرفة الاواخر و الاوائل، مصر، مکتبة مصطفى البابى الحلبى، 1390ق، ج 2، باب 61، ص 84.
14ـ نهج البلاغه، خطبه 138.
15ـ ابن ابى الحدید، پیشین، ج 2 ،ص 386.
16ـ نهج البلاغه، حکمت 1.
17ـ سید محمدحسین طباطبائى، شیعه در اسلام، چ هشتم، قم، انتشارات اسلامى، 1373، ص 221.
18ـ نهج البلاغه، حکمت 209.
19ـ ابن ابى الحدید، پیشین، ج 4، ص 336.
20ـ نهج البلاغه، خطبه 150.
21ـ ابن ابى الحدید، پیشین، ج 9 و 10، ص 129.
22ـ محمدبن یوسف شافعى، البیان فى اخبار صاحب الزمان، باب 5، ص 15 (این کتاب ضمن جلد 2 الزام الناصب، تألیف شیخ على یزدى حائرى چاپ شده است.)
23ـ محمدبن على محى الدین بن عربى، فتوحات مکیّه، بیروت، دارصادر، ج 3، باب 366، ص 336.
24ـ لطف الله صافى گلپایگانى، پیشین، فصل 8، باب 1، ص 612.
25ـ همان، باب 2، ص 613.
26ـ انبیاء: 105.


در انتظار ظهور...
ما را در سایت در انتظار ظهور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سیاوش derakhsheshesetareh بازدید : 240 تاريخ : شنبه 14 بهمن 1391 ساعت: 0:02